وقتی اتومبیل فقط ۲۵۰۰ تومان بود! + تصاویر
تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۱۵۵۹۳۳
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «هنری فورد» آمریکایی که خودش اتومبیل میساخت، نخستین گواهینامه جهان را در سال ۱۸۸۹ میلادی دریافت کرد. البته برخی معتقدند اولین گواهینامه را «کارل بنز» آلمانی یک سال پیش از آن برای راندن خودرو ابداعیاش از دولت محلی گرفته بود. حالا هر چه بود تا حدود ۳۰ سال بعد تعداد خودروها در جهان زیاد شده بود و در ایران هم خیلیها متقاضی دریافت گواهینامه رانندگی شده بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتر بخوانید
مطالبی که باید در مورد رنگ اتومبیلها بدانیدآنموقع سرهنگ «وستداهل» سوئدی که از سال ۱۲۹۱ شمسی رئیس نظمیه شده بود قانون گذاشته بود برای رانندگی در معابر و در واقع نخستین آییننامه راهنمایی و رانندگی را تدوین کرده بود و یک «موسیو کلین» هم بود که اولین افسر آزمایش رانندگی ایران بود و از متقاضیان امتحان میگرفت. چند سال بعد هم ایرانیها کار را دست گرفتند و «ناصرخان انشاء» شد افسر امتحان رانندگی.
تصدیقنامه درشکه در سال ۱۲۹۹ شمسی
درشکه سواری هم قانون داشتپیش از گواهینامه رانندگی هم در ایران گواهینامه مرسوم بود؛ «تصدیقنامه درشکهچیگری». روزگاری بود که درشکهها وسیله اصلی حملونقل در شهرهای ایران و پایتخت بودند و البته که هدایت درشکه و رعایت نظم تردد و امور مربوط به نگهداری از چهارپایان در اماکن و معابر شهری خودش دانش و مهارت میخواست. جالب اینکه کورسگذاشتن هم ممنوع بود! در واقع از زمان تأسیس بلدیه در سال ۱۲۸۶ شمسی ابلاغیهای برای مسافربرهای آن دوره وضع شده بود به این مضمون:«درشکه و کالسکه چه کرایه باشند چه شخصی نباید در سر چهارراهها بایستد و در ایستگاهها هم باید تحت نظام خاص و بهردیف عقب سر هم و در یکجهت خیابان بایستند... کورسگذاشتن درشکهها با یکدیگر اکیداً قدغن میباشد.»
در اواخر دوره قاجار درشکهها وسیله اصلی حمل و نقل مسافر بودند و راندن آنها قوانین اختصاصی داشت
نخستین واردکننده خودرواتومبیلها که از راه رسیدند چون سرعت زیادشان خطر تصادف را بالا میبرد قوانین جدیدی برای ترددشان لازم بود که در اولین آییننامه راهنمایی و رانندگی ایران تدوین شد؛ سرعت مجاز در شهر ۱۵ کیلومتر و در خارج شهر ۲۵ کیلومتر و هنگام شب ۱۰ کیلومتر! علاوه بر آن رانندهها هنگام عبور از کنار چهارپایان و احشام باید سرعتشان را کم میکردند و با احتیاط میگذشتند. در آن دوره به سفارش ثروتمندان خودروهای خارجی یکییکی از راه میرسیدند و نخستین واردکننده خودرو به کشور چه کسی باشد خوب است؟ «وثوق الدوله»، نخستوزیر احمدشاه قاجار که اتومبیلهای فورد کروکی را به ایران وارد کرد و زود همه را فروخت.
یکی از نخستین اتومبیلهای وارد شده به ایران در دوره قاجار
پلیس راهور قاجاری!سال ۱۳۰۰ که تعداد اتومبیلهای شخصی در ایران زیادتر شده بود و در پایتخت به ۱۰۰ دستگاه رسیده بود ادارهای زیرنظر پلیس تهران تشکیل شد در خیابان باب همایون که «اداره آلات ناقله» نام داشت؛ همان پلیس راهور امروزی. این اداره افسرهایی داشت که نظم تردد وسایل نقلیه را برقرار میکردند و بعدها نخستین چراغهای راهنمایی ایران را حمل کردند؛ چراغهای ابتدایی که به صورت کولهپشتی حمل میشدند و ۲ صفحه رنگی قرمز و سبز داشتند و پلیس پشت به خودروها میایستاد و رنگ چراغ را تعیین میکرد تا خودروها متوقف شوند یا حرکت کنند. اولین خیابان تهران که آسفالت شد کجا بود؟ خیابان الماسیه (باب همایون) در سال ۱۳۱۰ شمسی. تا آنموقع در برخی معابر نیز تابلوهای راهنمایی نصب شده بود و البته در آن روزگار فقط ۲۰ نوع علائم راهنمایی و رانندگی وجود داشت.
تصدیقنامه شوفری در سال ۱۳۰۸ شمسی به ۲ زبان فارسی و فرانسوی
تعداد خودروها چگونه افزایش یافت؟ گزارش روزنامه اطلاعات از وضعیت واردات خودرو در سال ۱۳۰۸ شمسی نکات جالبی دارد:«امروزه اقتصادیات حمل و نقلی کشور فقط به واردات اتومبیلهایی که از خارجه به ایران حمل میشود اختصاص یافته. اگر فرض کنیم در عرض دو سال اخیر همه ساله اقلا دوهزار دستگاه اتومبیل وارد این مملکت شده و حد وسط قیمت هر دستگاه را ۲۵۰۰ تومان حساب کنیم در این صورت میتوان مبلغ واردات اتومبیل را پنج میلیون تومان در سال معین نمود... با رقابت شدیدی که کمپانیها و کارخانههای اتومبیلسازی باهم دارند مملکت ایران هم مثل سایر ممالک شرقی، یکی از بازارهای مبارزه رقابتی واقع شده و بدینجهت مقدار اتومبیلهای وارده، نزدیک است از میزان واقعی احتیاج مملکت تجاوز کند.
مساله مرغوبی جنس اتومبیلهای وارد شده به هیچ وجه تنظیم نشده و بدین جهت گاراژهای ایران مملو از اتومبیلهای رنگارنگ و ماشینهای مختلفه شده و در ۷ یا ۸ هزار دستگاه اتومبیلی که در ایران موجود است بالغ بر صد و پنجاه مارک و تیپ مختلف دیده میشود. و همین مساله موجب گردیده مقدار زیادی سرمایه بدون اینکه نفعی عاید بدارد به مصرف ذخیره قسمتهای یدکی برسد و ماشینها مدت مدیدی در تعمیرخانهها معطل بشوند و هزاران معایب و مضّار اقتصادی دیگر. غالبا ماشینهایی که وارد ایران میشوند برای کار در ایران به علت اوضاع آب و هوایی و وضع راههای ایران بیمصرف هستند.»
نخستین چراغهای راهنمایی و رانندگی تهران توسط یک افسر کنترل میشدند
چراغهای خودکار کی آمدند؟در سال ۱۳۳۶ بالاخره چراغهای راهنمایی ثابت از راه رسیدند و در معابر پرتردد پایتخت از جمله در تقاطعهای محدوده باغ ملی، دروازه شمیران، گمرک و امیریه نصب شدند. این چراغها، خودکار نبودند و یک افسر آنها را کنترل میکرد. چراغهای خودکار از اواخر دهه ۳۰ آمدند و در دهه ۴۰ در بسیاری از تقاطعهای پایتخت نصب شدند. بعد هم که معلوم است اتومبیلچیها زیاد و زیادتر شدند تا امروز؛ روزگاری ۱۰۰ نفر تصدیقنامه اتومبیلچیگری داشتند در پایتخت، حالا بیش از ۲۲ میلیون نفر در سراسر ایران.
افسر راهنمایی و رانندگی در دهه ۴۰ شمسی
امروز در تاریخ مناسبتهای دیگری هم هست
امروز ۱۰ اسفند مصادف با ۲۸ فوریه میلادی و ۱۶ رجب هجری قمری در تقویم تاریخ، مناسبتهای دیگری هم دارد.
ـ درگذشت «ابن خیرون» محدث مشهور در سال ۵۳۹ قمری
ـ وقوع جنگ چالدران بین قوای صفویه و عثمانی در سال ۹۲۰ قمری
ـ درگذشت «هنری جیمز» نویسنده آمریکایی در سال ۱۹۱۶ میلادی
ـ روز استقلال مصر از استعمار انگلستان در سال ۱۹۲۲ میلادی
ـ زادروز «مهدی اخوان ثالث» شاعر ایرانی در سال ۱۳۰۷ شمسی
منبع: فارس
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اتومبیل جالبترین ها صنعت خودرو راهنمایی و رانندگی تصدیق نامه اتومبیل ها چراغ ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۱۵۵۹۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وقتی «فرهنگ» در میدان «دیپلماسی» قد عَلَم میکند
با مطرح شدن موضوع «دیپلماسی»، عدهای تنها آن را به بُعد سیاسی محدود میکنند در صورتیکه در علم سیاست و روابط بینالملل، دیپلماسی معنایی فراتر از بعد سنتی خود داشته و در این راستا موضوع «دیپلماسی فرهنگی» نیز امری قابل اهمیت و بحث است که در افزایش نفوذ و قدرت چانهزنی کشورها نقشی موثر دارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، زمانی که واژه «دیپلماسی» به میان میآید، شاید برای عدهای تنها یادآور بُعد سیاسی موضوع باشد در صورتیکه در علم سیاست و روابط بینالملل، دیپلماسی معنایی فراتر از بعد سنتی خود داشته و در این راستا موضوع «دیپلماسی فرهنگی» نیز امری قابل اهمیت و بحث است؛ به باور بسیاری از نظریهپردازان حوزه بینالملل، دیپلماسی فرهنگی از مصادیق قدرت نرم است که امکان قدرت نفوذ به کشور هدف قرار میدهد.
دیپلماسی فرهنگی میتواند به واسطه ریشهدار بودن و البته وجود اشتراکات فراوان به مراتب موفقتر از سایر دیپلماسیها عمل کند زیرا اگر از نظر فرهنگی بتوان بر مردم منطقه یا کشوری تأثیر گذاشت، باورهای مردم آن کشور نیز به فرهنگ عرضه شده متمایل خواهد شد و در نهایت این اثر به مسائل سیاسی، اقتصادی و علمی نیز کشیده میشود؛ در واقع دیپلماسی فرهنگی فراتر از همه انواع دیپلماسی است و با هر اتفاقی اثر خود را از دست نمیدهد و در این مسیر نظام جمهوری اسلامی با پیروزی انقلاب، خود فرهنگ جدیدی را به جهان و به ویژه کشورهای اسلامی و به خصوص به همسایگان ارائه داد.
رئیسجمهور: دیپلماسی فرهنگی از ظرفیتهای ما در عرصه دیپلماسی است.
موضوع دیپلماسی فرهنگی در برهههای زمانی و دولت مختلف با شدت و ضعفهایی مواجه بوده و بر این اساس باید گفت که در عملکرد حدود ۳ ساله دولت نیز موضوع دیپلماسی فرهنگی از ابعاد شاخص و قابل توجه بوده و بر این اساس آیتالله رئیسی در جلسه نظارت ستادی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در دی ماه سال ۱۴۰۲ برگزار شد، بر این نکته تاکید داشت که «از مرز فرهنگی کشور به مانند مرز جغرافیایی باید مرزبانی شود. باید از این هویت ایرانی و اسلامی صیانت کرد یکی از ظرفیتهای ما در کار دیپلماسی، دیپلماسی فرهنگی است. باید گرههای ذهنی ساکنان خارج کشور را باز کنیم. امروز در جنگ روایتها قرار گرفتهایم.»
یکی از بارزترین و نزدیکترین وجود تمرکز دولت سیزدهم بر موضوع دیپلماسی فرهنگی، سفر اخیر رئیسجمهور و تعدادی از وزرا به پاکستان بود و در واقع وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در این سفر از نشانههای پررنگ رویکرد فرهنگی این سفر است و در این مسیر رایزنی با مسئولان فرهنگی و سینمایی پاکستانی، در زمینه توسعه مبادلات فرهنگی و انعقاد قرارداد برای ساخت یک اثر سینمایی مشترک از مهمتری وجوه این مهم است؛ همچنین نامگذاری یکی از خیابانهای کشور پاکستان بهنام «ایران» نیز از دیگر وجوه قابل اهمیت این سفر بود.
دیپلماسی فرهنگی به معنای مدیریت روابط فرهنگی کشورها استایران دارای ۷ همسایه مرزی و ۱۰ همسایه ساحلی است که فرصتهای بیشماری را برای دیپلماسی فرهنگی و سایر حوزهها را برای ما فراهم میکند به ویژه اینکه فرهنگ ایران در بسیاری از کشورهای همسایه جریان و حضور قدرتمندی دارد از همین بررسی دیپلماسی فرهنگی دولت سیزدهم و تاکید و توجه بر گسترش تعاملات دیپلماتیک در زمینههای مختلف گروهی بر نفوذ بیش از پیش جمهوری اسلامی ایران در منطقه و طراحی سامانههای مختلف از جمله سامانه فرهنگی مشترک در راستای رسیدن به اهداف منظور را رقم خواهد زد و بر این اساس نوذر شفیعی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با خبرنگار ایمنا معتقد است که دیپلماسی مانند بسیاری از واژگان حوزه روابط بینالملل دچار تحول شده است و در این باره اظهار میکند: بر این اساس ممکن است برخی مفاهیم در نتیجه تحولات از بین رفته باشد یا برای مقطعی خاص باشد اما درباره واژه دیپلماسی باید گفت که تحول در مفهوم آن تقریباً هم پایدار بوده است.
وی با بیان اینکه زمانی تنها دیپلماسی سنتی را داشتیم اما امروزه دیپلماسی بهعلاوه دیگر واژگان شده که شرایط جدیدی را توضیح میدهد دو از مصادیق این موضوع دیپلماسی عمومی، فرهنگی، سایبری و… است، ادامه میدهد: این مفاهیم جدید، دیپلماسی مکمل نیز نام میگیرند چرا که تکمیلکننده دیپلماسی رسمی هستند که توسط دولتها و وزارت خارجه دنبال میشود.
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه دیپلماسی هنر و شیوه اجرای سیاست خارجی و یا به تعریفی مدیریت روابط خارجی است و طبق این تعریف زمانی که موضوع دیپلماسی فرهنگی مطرح میشود، به معنای مدیریت روابط فرهنگی کشورها است، توضیح میدهد: این نوع از دیپلماسی کارگزارانی دارد و بر این اساس یکی از مأموریتهای وزارت خارجه تعیین رایزن فرهنگی است اما در کشور ما علاوه بر وزارت خارجه برخی نهادها مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز متولی این حوزه هستند.
کارشناس مسائل بینالملل: دیپلماسی فرهنگی منجر به افزایش قدرت میشود.
شفیعی با بیان اینکه دیپلماسی فرهنگی از مبادلات علمی تا پذیرش استاد و دانشجو و موضوعات هنر، سینما، شعر و موسیقی را شامل میشود، میگوید: مهمترین ویژگی دیپلماسی فرهنگی قدرت جذب آن است به این معنا که ابزار قدرت نرم شناخته میشود و کار دیپلماسی فرهنگی ما باید جلب توجه کشورهای دیگر به مقولات فرهنگی ما باشد و در نتیجه باعث تأثیرگذاری ما بر دیگر کشورها شود یعنی میتوان گفت خروجی این امر سیاسی است.
وی یادآوری میکند: زمانی که از طریق فرهنگ بر فرهنگ کشور دیگر تأثیر بگذاریم، در آن کشور نفوذ پیدا میکنیم که در نتیجه منجر به قدرت میشود.
این کارشناس مسائل بینالملل با تاکید بر اینکه دیپلماسی فرهنگی بخشی از کلیات روابط خارجی یک کشور است بر همین اساس محدود و محصور به دولتها نمیشود اما ممکن است شدت و ضعف داشته باشد، خاطرنشان میکند: آنچه که در این موضوع اهمیت دارد این است که متولیان بدانند چه موضوعی را در چه زمانی و در کجا عمل کنند.
در منطقه آسیای مرکزی باید از اشتراکات زبانی سخن گفتشفیعی با ذکر توضیحاتی بیان میکند: اگر بخواهیم از منظر شیعهگرایی به سمت آسیای مرکزی حرکت کنیم، پاسخگو نیست چرا که در آن منطقه باید از اشتراک زبان فارسی استفاده کرد و در مقابل در کشورهایی مانند عراق از پتانسیل شیعه بودن استفاده کرد و در برخی کشورها مانند پاکستان و عربستان باید از عنصر مسلمان بودن استفاده کرد.
وی با اشاره به سفر اخیر رئیسجمهور به پاکستان و نمود موضوع دیپلماسی فرهنگی در این سفر تصریح میکند: پاکستان ۲ نگاه فرهنگی به ایران دارد، اول نگاه فرهنگی ملی، یعنی به ایرانی بودن ما توجه دارد و بر این اساس خود را بخشی از گهواره فرهنگی و تمدنی ایران میداند بنابراین زمینه برای تأثیرگذاری ما بر این کشور فراهم است اما نگاه دوم نگاه دینی و مذهبی است و بر این اساس پاکستان این نگاه را دارد که چون ممکن است اختلافاتی مطرح شود، نگرانیهایی وجود دارد.
این کارشناس مسائل بینالملل در پایان میگوید: در سفر رئیسجمهور به پاکستان باید ۳ نکته توجه میشد یعنی از فرهنگ، تمدن فارسی و اسلامیت ایران و پاکستان، مورد توجه قرار میگرفت که احتمالاً این نگاه حاکم بوده است.
انعقاد قراردادهای خواهرخواندگی از جمله بسترهای ایجاد دیپلماسی فرهنگی استمحمدعلی بصیری عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال نیز در گفتوگو با ایمنا معتقد است که دیپلماسی ابزار سیاست خارجی است و در این باره اظهار میکند: چند مدل دیپلماسی داریم چرا که سیاست خارجی تعقیب اهداف و اصول برونمرزی توسط دستگاههای مربوطه است و بر این اساس اجرای سیاست خارجی به دیپلماسی تعبیر میشود که دارای شاخههای مختلف کلاسیک، مدرن و پست مدرن است.
وی ادامه میدهد: دیپلماسی رسمی یا کلاسیک ارتباط میان دیپلماتهای رسمی یا بازیگران دولتی کشورها است تا اهداف سیاست خارجی را دنبال کنند اما زمانی که حوزه بازیگران گسترده شود، وارد دیپلماسی عمومی میشویم یعنی در کنار دیپلماتهای رسمی، بازیگران غیررسمی نیز به کمک سیاست خارجی میآیند و بخش غیردولتی دو کشور باهم ارتباط برقرار میکنند.
رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال با اشاره به شیوههای مختلف اجرای دیپلماسی فرهنگی میگوید: امروزه شهرهای بزرگ برای گسترش دیپلماسی فرهنگی اقداماتی از جمله انعقاد قراردادهای خواهرخواندگی انجام میدهند که منجر به ارتباط میان بازیگران غیر رسمی میشود و در نهایت منجر به توسعه روابط خارجی در ابعاد مختلف میشوند.
رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال: ابعاد گردشگری، علمی و پزشکی ایران از جمله ظرفیتهای این کشور در حوزه دیپلماسی فرهنگی است.
بصیری در در ادامه در خصوص ظرفیتهای ایران در حوزه دیپلماسی فرهنگی تصریح میکند: ایران دارای ظرفیتهای اساسی است که میتواند منجر به فعال شدن دیپلماسی فرهنگی شود؛ اولین مسئله این است که ایران کشوری ۴ فصل است که ظرفیتی جذاب برای جذب گردشگر است، همچنین ابنیه تاریخی، آثار باستانی، ظرفیتهای علمی، دانشگاهها و ظرفیتهای پزشکی از ظرفیتهای ایران در حوزه دیپلماسی فرهنگی است.
وی همچنین در خصوص سفر اخیر دولت به پاکستان میگوید: در مجمع همسایگان در موضوع مبادلات فرهنگی با پاکستان نسبت به دیگر کشورها ضعیفتر هستیم در صورتیکه ظرفیتهای گستردهای برای گسترش روابط دو کشور وجود دارد اما این ظرفیت آنگونه که باید عملیاتی نشده و امید است با جدیت دولت سیزدهم فرصت استفاده از این ظرفیت معطل فراهم شده است.
رایزن اسبق فرهنگی ایران در سنگال در پایان میگوید: دولت در این مدت تلاش مضاعفی برای دیپلماسی رسمی با همسایگان بوده تا فشار حداکثری را خنثی کند و در این راستا حجم مبادلات اقتصادی نیز بهبود پیدا کرده است.
به گزارش ایمنا، در میان انواع دیپلماسی نوین، دیپلماسی عمومی و فرهنگی از اهمیت ویژهای برخوردار است چرا که دیپلماسی فرهنگی به کشورها اجازه داده میشود با استناد بر عناصر کلیدی و نفوذ دولتهای خود، به طور مستقیم با مخاطبان خارجی یعنی جامعه کشور مقابل ارتباط برقرار کند و در این راستا باید گفت استفاده از فرهنگ و به خدمت گرفتن ابزارهای فرهنگی در دیپلماسی در مقایسه با ابزارها و اهرمهای رایج دیگر در روابط بینالملل دارای مزایایی است.
در واقع دیپلماسی فرهنگی بیشتر به دنبال کشف، تعریف و ترویج ارزشها و منافع مشترک و جهان شمول و سپس، تأمین منافع ملی در چارچوب این ارزشها و منافع مشترک است که این ظرفیت را دارد تا منعطف و خلاقانهتر از دیپلماسی سنتی به اهداف خود دست پیدا کند و در این مسیر با سهولت بیشتری امکان نفوذ به لایههای مختلف جامعه مقابل را دارد و در نتیجه با نفوذ خود، قدرتآفرین نیز خواهد بود.
گزارش از بهار یوسفیان، خبرنگار ایمنا
کد خبر 749221